۱۰ زشت ترین آسمانخراش های دنیا | با تصاویر ساختمان های عجیب

زشت ترین آسمانخراش های دنیا
زیبایی در معماری اغلب در نگاه بیننده جای می گیرد، اما برخی آسمان خراش ها با جسارت در طراحی خود، مرزهای زیبایی شناسی متداول را به چالش کشیده اند و گاه با برچسب «زشت ترین» شناخته می شوند. این بناها، فارغ از عظمت و تکنولوژی به کار رفته در آن ها، واکنش های شدید عمومی و انتقادات تند معماران و شهرسازان را برانگیخته اند و به نمادی از بحث برانگیزترین نقاط شهری تبدیل شده اند. این سازه های عظیم، داستان هایی از جاه طلبی های انسانی، نوآوری های بی پروا و گاه اشتباهات معماری را در دل خود جای داده اند.
معماران و شهرسازان، هنگام طراحی آسمان خراش ها، مسئولیت بزرگی بر دوش دارند. آن ها باید میان خلاقیت هنری، عملکرد عملی و هماهنگی با بافت شهری تعادل برقرار کنند. برخی از این بناها، هرچند که شاید در ابتدا با هدفی بلندپروازانه طراحی شده اند، اما در نهایت با محیط اطراف خود ناسازگار ظاهر شده و چشم انداز شهری را دگرگون ساخته اند. لیست پیش رو، سفری است به دنیای این بناهای عظیم و بحث برانگیز، جایی که «زشت» بودن نه فقط یک صفت، بلکه نقطه ای برای تأمل در معنای واقعی زیبایی در معماری است. این فهرست بر اساس نظرات متخصصان، جوایز منفی معماری (همچون جایزه Carbuncle Cup) و واکنش های گسترده عمومی گردآوری شده است و هدف آن صرفاً معرفی این بناها و دلایل بحث برانگیز بودن آن هاست.
معیارهای انتخاب زشت ترین آسمان خراش ها
انتخاب یک آسمان خراش به عنوان «زشت ترین» یا «بحث برانگیزترین» بر اساس معیارهای مشخصی صورت می گیرد که فراتر از سلیقه شخصی است. این معیارها اغلب ریشه در اصول طراحی شهری، تأثیر بر محیط زیست، و واکنش های عمومی دارند.
طراحی نامتناسب
برخی بناها با شکل های عجیب و غریب یا ابعاد نامتناسب با محیط اطراف خود ساخته می شوند. این عدم تناسب ممکن است به دلیل تلاش برای ایجاد تمایز، نوآوری در فرم، یا صرفاً عدم رعایت اصول هارمونی بصری باشد. وقتی یک ساختمان از نظر فرم و حجم با ساختمان های مجاور یا مقیاس انسانی اطراف خود هماهنگ نباشد، حس ناهنجاری و ناهمخوانی را القا می کند. این پدیده به ویژه در شهرهایی با بافت تاریخی غنی، می تواند به وضوح مشاهده شود، جایی که یک سازه مدرن و نامعمول، تمامی انسجام بصری منطقه را بر هم می زند.
ناهماهنگی با بافت شهری
یکی از مهم ترین دلایل برچسب «زشت» برای یک آسمان خراش، تضاد شدید آن با معماری تاریخی یا مدرن اطراف است. یک بنای مرتفع ممکن است به خودی خود زیبا باشد، اما قرار گرفتن آن در محیطی که از نظر سبک، مقیاس، و مصالح کاملاً متفاوت است، می تواند آن را به وصله ای ناجور تبدیل کند. این ناهماهنگی، نه تنها از نظر بصری آزاردهنده است، بلکه می تواند هویت و حس مکان یک شهر را نیز خدشه دار کند.
مشکلات عملکردی و زیست محیطی
گاهی اوقات، طراحی های خاص یک آسمان خراش، مشکلات عملکردی یا زیست محیطی به همراه دارد. به عنوان مثال، برخی بناها به دلیل شکل منحنی یا جنس خاص نما، انعکاس نور آزاردهنده ای ایجاد می کنند که می تواند باعث گرم شدن بیش از حد خیابان های اطراف یا خیرگی رانندگان و عابران شود. همچنین، طراحی های خاص می توانند مسیر باد را تغییر داده و در خیابان های مجاور، بادهای شدید و ناخوشایندی ایجاد کنند که تردد را دشوار می سازد. این مشکلات، فارغ از زیبایی شناسی، بر تجربه زندگی شهری تأثیر منفی می گذارند.
انتقادات گسترده و جوایز منفی
وقتی یک آسمان خراش مورد انتقاد گسترده منتقدان معماری، شهرسازان، و افکار عمومی قرار می گیرد، این خود نشانه ای از عدم پذیرش عمومی آن است. برخی جوایز منفی مانند Carbuncle Cup که هر ساله به زشت ترین ساختمان جدید بریتانیا اهدا می شود، نمونه ای از این واکنش های منفی سازمان یافته است. این جوایز و انتقادات، نشان می دهند که یک بنا، فراتر از سلیقه فردی، از دیدگاه جمعی، معیارهای زیبایی شناسی و عملکردی را رعایت نکرده و به نمادی از طراحی ناموفق تبدیل شده است.
فهرست زشت ترین و بحث برانگیزترین آسمان خراش های دنیا
برج نابمبا (Nabemba Tower) – برازاویل، جمهوری کنگو
برج نابمبا که به برج الف (Elf) نیز شهرت دارد، بلندترین ساختمان در برازاویل، پایتخت جمهوری کنگو است. این برج در سال 1990 تکمیل شد و نام خود را از بلندترین کوه این کشور گرفته است. با وجود ارتفاع و ابهت، بسیاری از طراحان و معماران، نمای این ساختمان را ناهنجار و ناخوشایند می دانند. انتقادات از این برج پس از جنگ داخلی 1997 کنگو شدت گرفت؛ زیرا هزینه بازسازی آن 16 میلیون پوند تخمین زده شد، مبلغی که حتی بیشتر از هزینه ساخت یک برج جدید و زیباتر می توانست باشد. این بنا نه تنها از نظر زیبایی شناختی مورد نقد است، بلکه به نمادی از فساد و هدر رفت منابع عمومی در منطقه تبدیل شده است.
ساختمان لوید لندن (Lloyd’s Building) – لندن، انگلستان
ساختمان لوید در سال 1986 در قلب شهر لندن تکمیل شد و توسط معمار مشهور، ریچارد راجرز، طراحی شده است. این بنا که محل استقرار شرکت های بیمه لویدز است، با طراحی «inside-out» یا «معکوس» خود، به شدت بحث برانگیز شد. تمام سیستم های خدماتی ساختمان از جمله پله ها، آسانسورها، کانال های تهویه و لوله کشی در نمای بیرونی قرار گرفته اند تا فضای داخلی کاملاً آزاد باشد. این رویکرد نوآورانه، در عین حال که برخی آن را اوج مدرنیسم می دانند، برای بسیاری دیگر، ظاهری صنعتی و ناخوشایند دارد که با معماری تاریخی لندن همخوانی ندارد. با این وجود، ساختمان لویدز در سال 2011 و تنها 25 سال پس از ساخت، به عنوان یک بنای گرید 1 (Highest architectural or historic interest) در انگلستان و ولز ثبت شد که نشان از جایگاه منحصر به فرد آن در تاریخ معماری بریتانیا دارد.
نوا ویکتوریا (Nova Victoria) – لندن، انگلستان
پروژه نوا ویکتوریا در سال 2017 به اتمام رسید و مجموعه ای از ساختمان های مسکونی، اداری و تجاری را در قلب منطقه ویکتوریای لندن شامل می شود. این بنا به دلیل ظاهر خشن، ناموزون و حجیم خود، بلافاصله پس از تکمیل، توجه منفی منتقدان را به خود جلب کرد. «مجله طراحی ساختمان» (Building Design Magazine) در همان سال، جایزه Carbuncle Cup را به این پروژه اهدا کرد که به زشت ترین ساختمان جدید بریتانیا تعلق می گیرد. این ساختمان با نمای تیز و زوایای تند خود، در مقایسه با معماری کلاسیک و منظم اطراف، به شدت خودنمایی می کند و حس ناهماهنگی بصری ایجاد می نماید. منتقدان آن را نمادی از معماری تهاجمی می دانند که با محیط خود در تعارض است.
برج تلویزیون برلین (Fernsehturm) – برلین، آلمان
برج تلویزیون برلین که در سال 1969 در برلین شرقی ساخته شد، نمادی از دوران کمونیستی آلمان شرقی است و با ارتفاع 368 متری خود، بلندترین سازه در آلمان به شمار می رود. این برج که از بسیاری نقاط شهر قابل رؤیت است، برای بسیاری از ساکنان برلین، نمادی نوستالژیک است، اما از نظر برخی دیگر، به دلیل ظاهر صنعتی و مدرن خود، با بافت تاریخی و فرهنگی برلین ناهماهنگ است. کلاهک کروی شکل در بالای برج که شامل رستوران گردان و سکوی دید است، در مقایسه با خطوط افقی و عمودی معماری سنتی برلین، ظاهری بیگانه و ناهمگون دارد که همواره بحث برانگیز بوده است.
ساختمان مت لایف (MetLife Building) – نیویورک، آمریکا
ساختمان مت لایف که در سال 1963 در نیویورک به اتمام رسید، با ارتفاع 246 متری خود، از نقاط مختلف شهر قابل مشاهده است. این ساختمان در ابتدا با نام Pan Am Building شناخته می شد و در مکانی بسیار مهم، درست در مقابل ترمینال گراند سنترال (Grand Central Terminal) قرار گرفته است. منتقدان معماری و بسیاری از ساکنان نیویورک، این بنا را به دلیل قرار گرفتن در چنین موقعیت حساسی، یک اشتباه بزرگ معماری می دانند. این ساختمان عظیم، مسیر دید به ترمینال گراند سنترال را مسدود کرده و با ابهت بیش از حد خود، بر معماری ظریف و تاریخی این منطقه سایه افکنده است. طراحی جعبه ای و بدون ظرافت آن، در مقایسه با جزئیات هنری ترمینال گراند سنترال، به شدت نامتناسب به نظر می رسد و حس ناخوشایندی را به بینندگان منتقل می کند.
ساختمان فیل (The Elephant Building) – بانکوک، تایلند
ساختمان فیل در بانکوک، تایلند، یکی از شناخته شده ترین نمونه های معماری عجیب و بحث برانگیز است. این بنای 32 طبقه که در سال 1997 تکمیل شد، به معنای واقعی کلمه به شکل یک فیل غول پیکر طراحی شده است، با چشم ها، عاج ها و حتی یک خرطوم بزرگ که آن را از سایر ساختمان ها متمایز می کند. هرچند فیل نماد ملی تایلند است و احترام زیادی در فرهنگ این کشور دارد، اما تجسم آن به این شکل در یک ساختمان اداری و مسکونی، برای بسیاری نامتعارف و حتی زشت به نظر می رسد. این طراحی، به جای الهام بخش بودن، بیشتر شبیه یک اسباب بازی بزرگ یا یک طرح کارتونی غول پیکر است که با جدیّت یک ساختمان بلندمرتبه در تناقض است.
برج تلویزیون ژیژکوف (Žižkov Television Tower) – پراگ، جمهوری چک
برج تلویزیون ژیژکوف در پراگ، جمهوری چک، در سال 1992 به بهره برداری رسید. این برج به دلیل ظاهر صنعتی و مجسمه های بحث برانگیز کودکان (معروف به Babies) که در سال 2000 توسط دیوید چرنی (David Černý) بر روی بدنه آن نصب شدند، شهرت یافته است. این مجسمه ها که کودکان در حال بالا رفتن از برج را نشان می دهند، در ابتدا موقتی بودند اما به دلیل محبوبیت، دائمی شدند. با این حال، ظاهر کلی برج با ساختار فلزی و بتنی خشن خود، در میان معماری زیبای پراگ که شهر برج های طلایی و گنبدهای خیره کننده است، به شدت نامتناسب به نظر می رسد. بسیاری از ساکنان پراگ، این برج را به عنوان یک لکه زشت در خط آسمان شهر می بینند که یادآور دوران کمونیسم و طراحی های ناهنجار آن است.
مرکز لیپو (Lippo Centre) – هنگ کنگ
مرکز لیپو، مجموعه ای از دو برج دوقلو در هنگ کنگ است که در سال 1988 تکمیل شد. این برج ها توسط پل رودولف (Paul Rudolph)، معمار آمریکایی، طراحی شده اند. چیزی که این ساختمان ها را در لیست زشت ترین ها قرار می دهد، ظاهر پله پله و نامنظم آن هاست که برخی آن را به خرس های کوآلا در حال بالا رفتن از درخت تشبیه کرده اند. پنجره های بیرون زده و بالکن های نامرتب، به جای ایجاد یک نمای یکپارچه و زیبا، حسی از اغتشاش و بی نظمی را القا می کنند. در محیط مدرن و پر از آسمان خراش های شیشه ای هنگ کنگ، مرکز لیپو با فرم عجیب خود، توجهات منفی بسیاری را به خود جلب کرده و به عنوان یک معماری ناموفق در نظر گرفته می شود.
هتل تیانزی (Tianzi Hotel) – سان هه، چین
هتل تیانزی، واقع در سان هه، استان هبی چین، یک هتل با ظاهری بسیار غیرمتعارف است که در سال 2001 ساخته شد. این ساختمان به شکل سه خدای شانس، ثروت و طول عمر در فرهنگ چینی طراحی شده است: فو (Fu)، لو (Lu) و شو (Shou). این هتل رکورددار گینس به عنوان بزرگترین بنای تصویری جهان است. هرچند هدف از این طراحی، نمادین بودن و جذب گردشگر بوده، اما از نظر بسیاری از منتقدان و مردم، این رویکرد به معماری، بیش از حد ساده لوحانه و فاقد ظرافت های هنری است. این ساختمان به جای یک بنای فاخر، بیشتر شبیه یک تندیس کارتونی غول پیکر است که در محیط واقعی شهر، کمی عجیب و حتی ناهنجار به نظر می رسد.
شماره ۲۰ خیابان فنچرچ / واکی تاکی (20 Fenchurch Street / Walkie-Talkie) – لندن، انگلستان
ساختمان شماره ۲۰ خیابان فنچرچ، معروف به «واکی تاکی»، در سال 2014 در لندن تکمیل شد و طراحی منحنی شکل و شیشه ای آن، بلافاصله آن را به یکی از بحث برانگیزترین بناها تبدیل کرد. این ساختمان که توسط رافائل وینیولی (Rafael Viñoly) طراحی شده است، به دلیل شکل منحنی رو به بالا و جنس شیشه ای نمای خود، تابستان ها نور خورشید را به شدت بازتاب داده و متمرکز می کند؛ این پدیده باعث ذوب شدن بخش هایی از خودروهای پارک شده در نزدیکی و حتی آسیب به برخی مغازه ها شد و به «اشعه مرگ» شهرت یافت. این مشکل عملکردی در کنار ظاهر حجیم و ناهماهنگ آن با خط آسمان تاریخی لندن، موجب شد تا در سال 2015، جایزه منفور Carbuncle Cup را به خود اختصاص دهد. واکی تاکی نمادی از طراحی جاه طلبانه است که بدون در نظر گرفتن تأثیرات زیست محیطی و شهری، به نتیجه ای ناخوشایند می رسد.
ساختمان روبات (Robot Building) – بانکوک، تایلند
ساختمان روبات در بانکوک، تایلند، که در سال 1986 تکمیل شد، توسط سومت جومسای (Sumet Jumsai) طراحی شده است. این بنا به شکل یک روبات غول پیکر ساخته شده و نمادی از ورود تایلند به عصر دیجیتال و بانکداری کامپیوتری در زمان خود بود. این ساختمان که مقر اصلی بانک United Overseas Bank است، دارای چشم هایی بزرگ به شکل پنجره، گوش هایی شبیه آنتن و حتی بازوهایی است. در حالی که این طراحی در ابتدا به عنوان یک نوآوری خلاقانه مورد تحسین قرار گرفت، با گذشت زمان برای بسیاری از افراد، ظاهری بچگانه، نامتناسب و تا حدودی خنده دار پیدا کرده است که از جدیت و هویت معماری شهری دور است. این ساختمان، نمونه ای از معماری پاپ آرت است که در گذر زمان، جذابیت خود را از دست داده و به یک اثر عجیب و غریب تبدیل شده است.
ساختمان شرکت لونگابرگر (The Longaberger Company Headquarters) – نیوآرک، اوهایو، آمریکا
ساختمان شرکت لونگابرگر در نیوآرک، اوهایو، آمریکا، یک شاهکار از معماری نمادین است که در سال 1997 ساخته شد. این بنا به شکل یک سبد پیک نیک غول پیکر طراحی شده است، چرا که شرکت لونگابرگر تولیدکننده سبدهای دست ساز چوبی بود. این ساختمان هفت طبقه، دارای دستگیره های غول پیکر در بالای خود است که وزن هر کدام به 150 تن می رسد. هرچند این طراحی به وضوح هویت شرکت را منعکس می کند و جنبه بازاریابی قوی دارد، اما از دیدگاه معماری، بسیاری آن را نمونه ای از طراحی بی ذوق و سطحی می دانند. این بنا، به جای یک ساختمان اداری فاخر، بیشتر شبیه یک بیلبورد عظیم است که جنبه کارکردی و زیبایی شناسانه آن زیر سایه نمادگرایی اغراق آمیز قرار گرفته است.
هتل ریوگیونگ (Ryugyong Hotel) – پیونگ یانگ، کره شمالی
هتل ریوگیونگ در پیونگ یانگ، کره شمالی، یکی از بدنام ترین آسمان خراش های دنیاست. ساخت این هتل 105 طبقه به شکل هرم، در سال 1987 آغاز شد، اما به دلیل مشکلات اقتصادی و فنی، سال ها به صورت نیمه کاره و متروک رها شد و به هتل شبح یا هتل نابودی شهرت یافت. عدم تکمیل این بنا برای دهه ها، آن را به نمادی از بلندپروازی های شکست خورده و ناکارآمدی دولت کره شمالی تبدیل کرده است. نمای بتنی و خاکستری آن که تا سال ها بدون شیشه بود، حسی از یأس و ویرانی را القا می کرد. هرچند در سال های اخیر نمای آن با شیشه پوشانده شده و برخی امکانات داخلی آن تکمیل شده، اما همچنان به طور کامل عملیاتی نشده است و در چشم انداز پیونگ یانگ، همچون یک یادگار تلخ از گذشته ای ناکام خودنمایی می کند.
الدار (Aldar Headquarters) – ابوظبی، امارات متحده عربی
ساختمان الدار، مقر اصلی شرکت الدار در ابوظبی، امارات متحده عربی، که در سال 2010 تکمیل شد، به دلیل طراحی کاملاً دایره ای و کروی خود، اولین ساختمان دایره ای جهان شناخته می شود. این بنا با ظاهری چشم نواز و نوآورانه، در افق ابوظبی به شدت خودنمایی می کند. هرچند بسیاری آن را نمادی از معماری آینده نگر و جسورانه می دانند، اما برای برخی دیگر، این شکل کاملاً هندسی و غیرطبیعی، در محیط شهری نامعمول و حتی ناهماهنگ به نظر می رسد. طراحی کاملاً مدور آن، چالش های مهندسی زیادی را به همراه داشته و این نوآوری، گاه به مذاق کسانی که به دنبال هماهنگی بیشتر با بافت شهری هستند، خوش نمی آید.
بنای مرکزی تلویزیون چین (CCTV Headquarters) – پکن، چین
بنای مرکزی تلویزیون چین (CCTV) در پکن، که در سال 2012 تکمیل شد، توسط معمار مشهور رم کولهاس (Rem Koolhaas) و اوله شیرن (Ole Scheeren) طراحی شده است. این ساختمان با شکل حلقه مانند و متفاوت خود، بلافاصله لقب شلوار بزرگ را از مردم محلی دریافت کرد. طراحی پیچیده و نامعمول آن که از دو برج به هم پیوسته با یک بخش افقی تشکیل شده است، از نظر مهندسی یک شاهکار محسوب می شود. اما از دیدگاه زیبایی شناسی، بسیاری این فرم جسورانه و غیرمعمول را ناهنجار و نامناسب برای یک مرکز تلویزیونی ملی می دانند. این بنا، مرزهای معماری را جابجا کرده، اما همواره مورد بحث و نقد بوده است که آیا نوآوری به هر قیمتی، به معنای زیبایی است.
فنگ یوآن (Fangyuan Building) – شنیانگ، چین
ساختمان فنگ یوآن در شنیانگ، چین، در سال 2001 تکمیل شد و به دلیل طراحی خاص خود که شبیه یک سکه مسی باستانی چینی است، شناخته می شود. این بنای 25 طبقه، با هزینه بالایی ساخته شد و هدف آن ادغام معماری سنتی چینی با یک طرح مدرن بود. هرچند نماد سکه در فرهنگ چین به معنای ثروت و رفاه است، اما تجسم آن در قالب یک ساختمان عظیم، از دیدگاه بسیاری از منتقدان و مردم، فاقد ظرافت و زیبایی شناسی مدرن است. این ساختمان، به جای ایجاد حس اقتدار یا شکوه، بیشتر شبیه یک ماکت بزرگ شده از یک شیء روزمره به نظر می رسد که در محیط شهری شنیانگ، ظاهری نامطلوب و حتی کمی مضحک دارد.
ساختمان اومدا اسکای (Umeda Sky Building) – اوزاکا، ژاپن
ساختمان اومدا اسکای در اوزاکا، ژاپن، در سال 1993 تکمیل شد و شامل دو برج دوقلو است که در بالای خود توسط یک پل و یک باغ معلق به هم متصل شده اند. این باغ شناور، یک تجربه منحصر به فرد برای بازدیدکنندگان فراهم می کند. هرچند این ایده در نوع خود نوآورانه است، اما از نظر برخی، ظاهر کلی ساختمان با فرم مکعبی و اتصال عجیب در ارتفاع، کمی ناهنجار به نظر می رسد. به خصوص، بخش اتصال دهنده و باغ معلق، به جای یکپارچگی، حس تکه تکه بودن و عدم انسجام را به بیننده القا می کند. این بنا نمونه ای از معماری مدرن ژاپن است که در تلاش برای خلاقیت، گاه از ظرافت دور می شود.
ساختمان ورایزون (Verizon Building) – نیویورک، آمریکا
ساختمان ورایزون در نیویورک، که در سال 1975 تکمیل شد، به خودی خود ممکن است زشت به نظر نرسد، اما قرارگیری آن در نزدیکی مکان های نمادین و تاریخی مانند پل بروکلین و سیتی هال، باعث شده است تا به وصله ای ناجور تبدیل شود. این ساختمان عظیم با نمای بتنی و یکنواخت خود، هیچ هماهنگی با بافت معماری غنی و متنوع اطراف خود ندارد. ابعاد بزرگ و فرم خشن آن، بر زیبایی شناسی ظریف ساختمان های تاریخی مجاور سایه می افکند و حس تضاد و ناهماهنگی را به عابران منتقل می کند. بسیاری از شهروندان نیویورک، این بنا را یک فرصت از دست رفته در طراحی شهری می دانند که می توانست به جای ناهنجاری، به تکمیل کننده زیبایی های منطقه تبدیل شود.
زیبایی در معماری، همیشه موضوعی برای بحث و اختلاف نظر بوده است. آنچه برای یک نفر شاهکار تلقی می شود، ممکن است در چشم دیگری تنها یک سازه بی روح یا حتی آزاردهنده باشد. این تفاوت دیدگاه ها، همواره به غنای این هنر کمک کرده است.
Strata SE1 – لندن، انگلستان
ساختمان Strata SE1 در لندن، که در سال 2010 تکمیل شد، یک برج مسکونی با ارتفاع 147 متر است. این ساختمان به دلیل سه توربین بادی بزرگ که در بالای خود دارد، به «ریش تراش» یا «برج سه تیغه» معروف شده است. این توربین ها قرار بود انرژی مورد نیاز ساختمان را تأمین کنند، اما عملکرد آن ها به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و بسیاری از آن ها کارایی لازم را ندارند. جدای از مشکلات عملکردی، ظاهر کلی ساختمان با نمای زشت و شلوغ خود، در میان معماری لندن به شدت ناهنجار به نظر می رسد. منتقدان آن را یک طراحی ناموفق می دانند که نه زیبایی دارد و نه کارایی لازم را ارائه می دهد، و به عنوان یکی از زشت ترین بناهای جدید لندن شناخته می شود.
کتابخانه ملی بلاروس (National Library of Belarus) – مینسک، بلاروس
کتابخانه ملی بلاروس در مینسک، که در سال 2006 افتتاح شد، با طراحی خاص خود به شکل یک الماس (rhombicuboctahedron) به شدت جلب توجه می کند. این شکل هندسی پیچیده و نامتعارف، قرار بود نمادی از دانش و گنجینه فرهنگی کشور باشد. با این حال، از نظر بسیاری از معماران و مردم، ظاهر آن بیش از حد بزرگ، ناهماهنگ و تا حدودی غیرجذاب است. این ساختمان با نمای شیشه ای و شکل مکعبی-الماسی خود، در محیط اطرافش به شدت خودنمایی می کند و حس بیگانگی را القا می کند. ابهت بیش از حد و عدم ارتباط آن با معماری سنتی بلاروس، آن را در لیست بناهای بحث برانگیز قرار داده است.
هتل گرند لیسبوا (Grand Lisboa) – ماکائو، چین
هتل گرند لیسبوا در ماکائو، چین، که در سال 2007 تکمیل شد، یکی از برجسته ترین و بحث برانگیزترین بناهای منطقه است. این هتل و کازینوی عظیم با طراحی بیش از حد لوکس نما و شلوغ خود که شبیه یک شکوفه نیلوفر آبی بزرگ یا حتی یک آناناس طلایی است، شهرت دارد. نمای ساختمان با هزاران چراغ LED پوشانده شده که شب ها منظره ای چشمک زن و خیره کننده ایجاد می کند. هرچند این طراحی با هدف جذب گردشگران و نمایش ثروت ماکائو بوده، اما از نظر بسیاری از منتقدان، این سبک معماری به شدت بی ذوق، پر زرق و برق و فاقد ظرافت های هنری است. این بنا به نمادی از معماری اغراق آمیز تبدیل شده که به جای زیبایی، تنها به دنبال جلب توجه با افراط در تجملات است.
ساختمان رادیوی اسلواکی (Slovak Radio Building) – براتیسلاوا، اسلواکی
ساختمان رادیوی اسلواکی در براتیسلاوا، که در سال 1983 پس از 16 سال ساخت و ساز تکمیل شد، یک نمونه برجسته از معماری سوسیالیستی است که به دلیل طراحی هرم معکوس خود شهرت دارد. این بنا به دلیل شکل عجیب و نامعمول خود، بلافاصله پس از تکمیل مورد انتقاد قرار گرفت و به عنوان یکی از زشت ترین ساختمان های جهان شناخته می شود. فرم سنگین و بتنی آن که به سمت بالا باریک می شود، حس سنگینی و بی ثباتی را القا می کند. طراحی طولانی و بحث برانگیز آن، نه تنها هزینه های زیادی را در برداشت، بلکه نتیجه ای را به بار آورد که از نظر زیبایی شناختی برای بسیاری ناخوشایند است و به نمادی از یک دوره معماری ناموفق تبدیل شده است.
ساختمان میرادور (Mirador Building) – مادرید، اسپانیا
ساختمان میرادور در مادرید، اسپانیا، که در سال 2005 تکمیل شد، یک مجتمع آپارتمانی است که توسط استودیوی معماری MVRDV طراحی شده است. این ساختمان به دلیل طراحی بلوکی و توخالی خود، ظاهری بسیار متفاوت و نامعمول دارد. یک بلوک بزرگ از فضا در میانه ساختمان خالی شده و یک حیاط مرکزی بزرگ ایجاد کرده است که به آسمان باز می شود. هرچند این ایده در تلاش برای ایجاد فضاهای عمومی و ارتباط با طبیعت در یک مجتمع مسکونی بوده، اما از نظر بصری، ساختمان میرادور حسی از تکه تکه بودن و عدم انسجام را القا می کند. ظاهر بلوکی و متلاشی شده آن، در مقایسه با معماری سنتی مادرید، کمی عجیب و حتی ناخوشایند به نظر می رسد و برخی آن را نامتناسب با محیط شهری می دانند.
کلیسای جامع متروپولیتن (Metropolitan Cathedral of Liverpool) – لیورپول، انگلستان
کلیسای جامع متروپولیتن لیورپول، که در سال 1967 تکمیل شد، یک نمونه جسورانه و بحث برانگیز از معماری مدرن مذهبی است. این کلیسا با طراحی مدور و بتنی خود، به شدت با کلیساهای سنتی اروپایی تفاوت دارد. با وجود اینکه از نظر مهندسی و نوآوری یک شاهکار به شمار می رود، اما بسیاری آن را ناهماهنگ با مفهوم کلیسا و معماری سنتی انگلستان می دانند. فرم استوانه ای آن که به سمت بالا باز می شود و به یک تاج بتنی و شیشه ای می رسد، برای برخی الهام بخش و برای برخی دیگر، خشن و غیرروحانی به نظر می رسد. این بنا، نمادی از تضاد میان سنت و مدرنیته در معماری است و همچنان بحث برانگیز باقی مانده است.
سفارت روسیه در کوبا (Russian Embassy in Havana) – هاوانا، کوبا
سفارت روسیه در هاوانا، کوبا، که در سال 1985 در دوران اتحاد جماهیر شوروی ساخته شد، یک نمونه بارز از معماری خشن و بدون ظرافت کمونیستی است. این ساختمان بتنی و عظیم، با فرم ناخوشایند و نامتناسب با محیط گرمسیری و معماری استعماری هاوانا، به شدت خودنمایی می کند. نمای بی روح و فرم مکعبی آن که به شکل یک سرنگ یا برج کنترل فرودگاه توصیف شده است، هیچ هماهنگی با زیبایی های طبیعی و معماری رنگارنگ کوبا ندارد. این بنا، به نمادی از نفوذ سیاسی و معماری بیگانه در یک محیط فرهنگی متفاوت تبدیل شده که از نظر بسیاری، نه تنها زیبا نیست، بلکه حسی از ناهماهنگی و تهاجم را القا می کند.
کتابخانه ملی کوزوو (National Library of Kosovo) – پریشتینا، کوزوو
کتابخانه ملی کوزوو در پریشتینا، که در سال 1982 تکمیل شد، یکی از عجیب ترین و بحث برانگیزترین ساختمان های جهان است. این بنا توسط معمار کروات، آندریج موتنجاکوویچ (Andrej Mutnjaković) طراحی شده و با 99 گنبد مختلف از جنس بتن و پوشش مشبک فلزی بر روی نمای خود، ظاهری بسیار خاص و غیرمعمول دارد. بسیاری از مردم و منتقدان، این طراحی را زشت، ناهماهنگ و حتی توهین آمیز می دانند. برخی آن را به یک زندان یا یک قلعه جنگی تشبیه کرده اند و پوشش فلزی آن را شبیه سیم خاردار می بینند. این بنا، نمادی از معماری پست مدرن است که در تلاش برای تمایز، گاه به نتایجی می رسد که از نظر زیبایی شناختی عمومی، پذیرفتنی نیست.
برج ولاسکا (Torre Velasca) – میلان، ایتالیا
برج ولاسکا در میلان، ایتالیا، که در سال 1958 تکمیل شد، یک آسمان خراش مسکونی و اداری است که توسط گروه معماری BBPR طراحی شده است. این برج به دلیل شکل خاص خود که در قسمت بالایی پهن تر می شود، به «آسمان خراش با پا» یا «قارچ غول پیکر» شهرت یافته است. هدف از این طراحی، ارجاع به قلعه های قرون وسطایی میلان و ایجاد حس تعلق به بافت تاریخی شهر بود. با این حال، نمای بتنی و خشن آن، و همچنین فرم نامتعارف که با معماری رنسانس و کلاسیک میلان تضاد شدیدی دارد، از نظر بسیاری از منتقدان و مردم، ناهنجار و زشت است. این بنا، نمونه ای از معماری بروتالیسم است که در تلاش برای اصالت، گاه از زیبایی شناسی دور می شود.
برج مونپارناس (Tour Montparnasse) – پاریس، فرانسه
برج مونپارناس در پاریس، که در سال 1973 تکمیل شد، با 210 متر ارتفاع، تنها آسمان خراش بلند در مرکز پاریس است. این برج به دلیل ظاهر ساده، مکعبی و ناهماهنگ خود با معماری زیبا، یکپارچه و تاریخی پاریس، به شدت منفور است. ساخت این برج، که تنها 3 سال پس از تکمیل آن ساخت ساختمان های بلند در مرکز شهر ممنوع شد، به یک اشتباه بزرگ معماری و شهرسازی تبدیل شد. بسیاری از مردم پاریس، این بنا را یک لکه سیاه در خط آسمان شهر می دانند و از آن متنفرند. این برج، تنها نقطه ای است که در آن می توان تمامی زیبایی های پاریس را بدون دیدن خود برج تماشا کرد و این خود، طعنه ای بزرگ به زشتی آن است.
برخی بناها، با وجود آنکه از نظر فنی و مهندسی دستاوردی بزرگ محسوب می شوند، اما در نهایت نتوانسته اند با قلب شهروندان ارتباط برقرار کنند و به نمادی از طراحی های بحث برانگیز تبدیل شده اند.
هتل فرست ورلد (First World Hotel) – گنتینگ هایلندز، مالزی
هتل فرست ورلد در گنتینگ هایلندز، مالزی، که در سال 2005 افتتاح شد و با بیش از 7300 اتاق، یکی از بزرگترین هتل های جهان است. این هتل به دلیل طراحی ساده، رنگارنگ و ظاهری بی ذوق که شبیه به اسباب بازی های لگو است، مورد انتقاد قرار گرفته است. نمای بیرونی آن با رنگ های روشن و الگوهای تکراری پوشیده شده که از نظر بسیاری، فاقد ظرافت و زیبایی شناسی یک بنای عظیم است. هرچند هدف از این طراحی، جذب گردشگران و ایجاد فضایی شاد و سرگرم کننده بوده، اما نتیجه نهایی برای بسیاری، یک معماری انبوه و بی هویت است که فاقد هرگونه جذابیت هنری است و تنها به دنبال جای دادن بیشترین تعداد مسافر در یک فضای مشخص است.
برج مروارید شرقی (Oriental Pearl TV Tower) – شانگهای، چین
برج مروارید شرقی در شانگهای، چین، که در سال 1995 تکمیل شد، با ارتفاع 468 متر، یکی از نمادهای مشهور این شهر است. این برج تلویزیونی با طراحی فضایی و آینده نگرانه خود، شامل چندین کره و ساقه که به هم متصل شده اند، به شدت جلب توجه می کند. هرچند این طراحی در زمان خود نوآورانه بود و به سرعت به نمادی از پیشرفت شانگهای تبدیل شد، اما از دیدگاه برخی، این فرم اغراق آمیز و غیرطبیعی، با بافت شهری شانگهای ناهماهنگ است. ظاهر آن که به یک موجود فضایی یا یک وسیله بازی غول پیکر شباهت دارد، برای بسیاری از منتقدان، بیش از حد کارتونی و فاقد ظرافت های لازم برای یک بنای بلندمرتبه است.
برج ترامپ (Trump Tower Las Vegas) – لاس وگاس، آمریکا
برج ترامپ در لاس وگاس، آمریکا، که در سال 2008 تکمیل شد، یک برج مسکونی و هتل است که با نمای طلایی و بسیار پر زرق و برق خود، شهرت دارد. نمای این ساختمان با شیشه های طلایی رنگ پوشیده شده که در آفتاب لاس وگاس، به شدت می درخشد. هرچند هدف از این طراحی، انتقال حس لوکس و ثروت بوده است، اما از نظر بسیاری از منتقدان و مردم، این ظاهر بیش از حد اغراق آمیز، بی ذوق و حتی مبتذل است. این برج به نمادی از معماری خودنمایانه تبدیل شده که به جای زیبایی شناسی، تنها به دنبال نمایش ثروت و جلب توجه با زرق و برق افراطی است و با سلیقه بسیاری از دوستداران معماری مدرن، همخوانی ندارد.
نتیجه گیری
معماری، همواره صحنه ای برای نوآوری، بیان هنری، و بحث های بی پایان بوده است. آسمان خراش ها، به عنوان نمادهای جاه طلبی انسانی و پیشرفت تکنولوژیک، در این میان نقشی کلیدی ایفا می کنند. این فهرست از «زشت ترین آسمان خراش های دنیا»، تنها یک نگاه اجمالی به پروژه هایی است که مرزهای زیبایی شناسی را به چالش کشیده اند و گاه با واکنش های منفی روبرو شده اند. هر یک از این بناها، داستانی از تلاش برای تمایز، نوآوری، و گاه اشتباه در تعادل میان فرم، عملکرد، و هماهنگی شهری را روایت می کند.
در نهایت، باید به یاد داشت که زیبایی در چشم بیننده است و سلیقه ها متفاوت هستند. آنچه امروز زشت تلقی می شود، ممکن است در آینده به عنوان یک اثر هنری جسورانه مورد ستایش قرار گیرد، و آنچه امروز مورد تحسین است، شاید روزی به گذشته بپیوندد. معماری همواره در حال تکامل، نقد، و بازتعریف است. این بناهای عظیم، هرچند که بحث برانگیز هستند، اما بخشی جدایی ناپذیر از تاریخ معماری معاصر به شمار می روند و ما را به تأمل در مورد آنچه واقعاً یک ساختمان را «زیبا» یا «زشت» می سازد، دعوت می کنند. آن ها به ما یادآوری می کنند که بناها می توانند نمادی از دوران خود، آمال انسانی، و یا حتی درس هایی از مسیر پر پیچ و خم توسعه شهری باشند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "۱۰ زشت ترین آسمانخراش های دنیا | با تصاویر ساختمان های عجیب" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "۱۰ زشت ترین آسمانخراش های دنیا | با تصاویر ساختمان های عجیب"، کلیک کنید.