ژان باتیست تاورنیه

ژان باتیست تاورنیه نامی آشنا در تاریخ جهانگردی و تجارت قرن هفدهم میلادی است. او نه تنها یک بازرگان زبردست بود بلکه با سفرهای متعدد و طولانی خود به شرق به ویژه امپراتوری صفوی در ایران تصویری بی نظیر و دست اول از فرهنگ ها اقتصادها و دربار این مناطق در عصر خود ارائه داد. در دوره ای که ارتباطات بین شرق و غرب محدود بود مشاهدات دقیق و گاه بی پرده ی تاورنیه منبعی حیاتی برای اروپاییان جهت شناخت این تمدن ها به شمار می رفت. سفرنامه ی او که حاصل دهه ها گشت و گذار و معامله در سرزمین های دوردست است پنجره ای است گشوده به دنیای پر رمز و راز شرق در میانه قرن هفدهم. این اثر نه تنها جزئیات اقتصادی و تجاری بلکه ابعاد اجتماعی فرهنگی مذهبی و حتی معماری و آداب و رسوم مردمان این دیار را با نگاهی اروپایی به تصویر می کشد و از این رو مطالعه ی آن برای درک بهتر تاریخ و جامعه ی ایران در دوران صفویه اهمیت فراوانی دارد.

درباره ژان باتیست تاورنیه

ژان باتیست تاورنیه (Jean-Baptiste Tavernier) یکی از برجسته ترین شخصیت های قرن هفدهم میلادی است که زندگی اش با سفر تجارت و اکتشاف گره خورده بود. او در سال ۱۶۰۵ میلادی در شهر پاریس پایتخت فرانسه دیده به جهان گشود. دوران کودکی و نوجوانی تاورنیه در محیطی فرهنگی و مرتبط با جغرافیا گذشت؛ پدرش گابریل تاورنیه نقشه کش و جغرافی دان معروفی بود که بحث ها و گفتگوهای علمی در منزلشان بذر علاقه به سفر و کشف جهان را در ذهن ژان باتیست جوان کاشت. این پیشینه خانوادگی و اشتیاق ذاتی او به ماجراجویی مسیر زندگی اش را به سمت سفرهای طولانی و پرخطر به سرزمین های ناشناخته شرق سوق داد. او نه تنها به یک جهانگرد کنجکاو تبدیل شد بلکه به سرعت در دنیای تجارت به ویژه در زمینه سنگ های قیمتی به شهرت و ثروت دست یافت.

زندگی

ژان باتیست تاورنیه از سنین جوانی میل سیری ناپذیر به دیدن جهان داشت. او در پانزده سالگی خانه را ترک کرد و پیش از رسیدن به بیست و دو سالگی بخش قابل توجهی از اروپا شامل فرانسه انگلستان هلند آلمان سوئیس لهستان مجارستان و ایتالیا را زیر پا گذاشته بود. این سفرهای اولیه او را با زبان ها و فرهنگ های مختلف آشنا کرد و مهارت های ارتباطی و سازگاری او را تقویت نمود. نقطه عطف در سفرهای تاورنیه آشنایی او با شخصیت های بانفوذ اروپایی بود که راه را برای گشت و گذار در شرق باز کردند. به طور خاص ارتباط او با سرپرست میسیون های مذهبی شرق و فرستاده کاردینال ریشلیو زمینه ساز نخستین سفر او به قسطنطنیه و فلسطین در سال ۱۶۳۲ شد. این سفر آغازگر شش سفر بزرگ و طولانی او به آسیا بود که بیش از سه دهه از عمرش را در بر گرفت و او را به اقصی نقاط امپراتوری عثمانی ایران صفوی هند گورکانی و حتی بخش هایی از جنوب شرق آسیا کشاند. در طول این سفرها او عمدتاً به تجارت به ویژه خرید و فروش سنگ های قیمتی و جواهرات می پرداخت و از این راه ثروت قابل توجهی اندوخت. ازدواج او با دختر یک جواهرفروش پاریسی نیز به افزایش دانش و مهارت او در این زمینه کمک شرد.

مرگ

پایان زندگی ژان باتیست تاورنیه نیز مانند خود زندگی اش با سفر گره خورده بود. پس از بازگشت از آخرین سفر بزرگ خود به شرق و انتشار سفرنامه اش که شهرت فراوانی برایش به ارمغان آورد او همچنان در فعالیت های تجاری و سفرهای کوتاه تر در اروپا مشغول بود. با این حال حوادث سیاسی و مذهبی در فرانسه زندگی او را دستخوش تغییر کرد. به نظر می رسد به دلیل لغو فرمان نانت توسط لویی چهاردهم در سال ۱۶۸۵ که حقوق پروتستان ها را محدود می کرد تاورنیه که خود پروتستان بود با مشکلاتی مواجه شد و حتی برای مدتی زندانی گردید. پس از آزادی او فرانسه را ترک کرد و به سوئیس و سپس به وین رفت. در وین او به ریاست یک شرکت تجاری که قصد فعالیت در هند را داشت انتخاب شد. اما سرنوشت به او اجازه نداد تا سفر دیگری به شرق داشته باشد. ژان باتیست تاورنیه در سال ۱۶۸۹ میلادی در حالی که در مسیر سفر به هند بود درگذشت. منابع تاریخی در مورد محل دقیق فوت او اختلاف نظر دارند؛ برخی مرگ او را در اسمولنسک (روسیه امروزی) و برخی دیگر در کپنهاگ (دانمارک) ذکر کرده اند اما قطعیت این است که او در طول یک سفر و به دور از وطن درگذشت و پرونده زندگی پربار این جهانگرد و بازرگان بزرگ بسته شد.

تاورنیه جهانگرد قرن هفدهم

ژان باتیست تاورنیه نمادی از جهانگردان و بازرگانان بزرگ قرن هفدهم است که در عصر اکتشافات جغرافیایی و گسترش راه های تجاری بین اروپا و شرق نقش مهمی ایفا کردند. قرن هفدهم دورانی بود که قدرت های اروپایی به دنبال تسلط بر بازارهای جهانی و دسترسی مستقیم به کالاها و ثروت های شرق بودند. تاورنیه در این بستر تاریخی فعالیت می کرد و سفرهای او نه تنها جنبه ی ماجراجویی داشت بلکه با اهداف تجاری به ویژه تجارت پرسود سنگ های قیمتی عجین شده بود. او در طول شش سفر بزرگ خود بین سال های ۱۶۳۲ تا ۱۶۶۸ هزاران کیلومتر را در خشکی و دریا پیمود و از مسیرهای تجاری مهمی مانند جاده ابریشم استفاده کرد. او از قسطنطنیه به ایران سفر کرد از شهرهای بزرگ ایران مانند تبریز زنجان اصفهان شیراز و بندرعباس دیدن نمود و سپس راهی هندوستان شد و تا شهرهای بزرگ امپراتوری گورکانی مانند دهلی آگرا و گلکنده پیش رفت. سفرهای او تنها به این مناطق محدود نشد و او به جزایر جنوب شرق آسیا مانند سوماترا و باتاویا (جاکارتا کنونی) نیز سفر کرد. توانایی او در گفتگو به زبان های مختلف و شناخت عمیق از آداب و رسوم محلی به او امکان می داد تا با مقامات و تجار محلی ارتباط برقرار کرده و در بازارهای شرق به موفقیت دست یابد. تاورنیه نه تنها یک بازرگان بود بلکه با نگاهی دقیق و تحلیلی مشاهدات خود را ثبت می کرد و همین امر سفرنامه او را به منبعی ارزشمند تبدیل کرده است.

معرفی کتاب سفرنامه ی تاورنیه

شاخص ترین میراث ژان باتیست تاورنیه کتاب ارزشمند او با عنوان فرانسوی «Les Six Voyages de Jean-Baptiste Tavernier» به معنی «شش سفر ژان باتیست تاورنیه» است. این کتاب که برای اولین بار در سال ۱۶۷۶ میلادی منتشر شد حاصل سال ها سفر مشاهده و یادداشت برداری دقیق تاورنیه در طول شش سفر بزرگش به شرق است. سفرنامه تاورنیه صرفاً یک گزارش مسیر یا خاطرات شخصی نیست بلکه یک منبع اطلاعاتی غنی و چندوجهی محسوب می شود. تاورنیه در این اثر با جزئی نگری یک بازرگان و کنجکاوی یک جهانگرد به شرح مشاهدات خود از سرزمین هایی که از آن ها عبور کرده پرداخته است. بخش قابل توجهی از کتاب به ایران به ویژه در دوران سلطنت شاهان صفوی (شاه صفی شاه عباس دوم و شاه سلیمان) اختصاص دارد. او در این بخش اطلاعات مفصلی درباره جغرافیا شهرها راه ها اقتصاد تجارت محصولات کشاورزی و صنعتی معادن (به ویژه فیروزه) حیوانات مردم آداب و رسوم مذهب دربار و حکومت صفوی ارائه می دهد. نثر او ساده و روشن است اما محتوای آن تخصصی و پر از جزئیات ارزشمند برای مورخان جغرافی دانان اقتصاددانان و شرق شناسان است. سفرنامه تاورنیه به دلیل دقت در ثبت مشاهدات و ارائه تصویری زنده از زندگی در قرن هفدهم شرق به سرعت مورد توجه قرار گرفت و به زبان های مختلفی ترجمه شد و تا به امروز به عنوان یکی از مهم ترین سفرنامه های اروپایی درباره شرق در آن دوره شناخته می شود.

قسمت هایی از کتاب سفرنامه ی تاورنیه

کتاب «شش سفر ژان باتیست تاورنیه» اثری حجیم و پر از اطلاعات متنوع است که موضوعات گسترده ای را پوشش می دهد. تاورنیه در این کتاب نه تنها شرح مسیر و مسافت ها را ارائه می دهد بلکه به جزئیات زندگی روزمره ساختار اجتماعی و جنبه های فرهنگی و اقتصادی مناطقی که بازدید کرده می پردازد. او در فصل های مختلف کتاب به شرح خصوصیات جغرافیایی و تقسیم بندی ایالات ایران می پردازد. گیاهان میوه ها و حیوانات مختلف در ایران را توصیف می کند. معادن فیروزه و مروارید خلیج فارس را مورد بررسی قرار می دهد. بخش های مهمی از کتاب به شهرهای بزرگ ایران اختصاص دارد به ویژه اصفهان که در آن زمان پایتخت باشکوه امپراتوری صفوی بود و تاورنیه زمان قابل توجهی را در آن گذراند و به توصیف معماری بازارها و زندگی درباری و شهری آن پرداخت. او همچنین در مورد مذهب ایرانیان از جمله اسلام (با تمرکز بر تشیع) زرتشتیان و ارمنیان ساکن ایران آداب و رسوم مذهبی و اعیاد و مراسم عزاداری مشاهدات خود را ثبت کرده است. تاورنیه در بخش هایی نیز به شرح نحوه پذیرش خود در دربار شاه صفوی هدایایی که دریافت کرده و افتخاراتی که به او اعطا شده می پردازد. او همچنین وقایع مهم دوران سلطنت شاه عباس دوم و شاه سلیمان را روایت می کند و به شیوه حکومت داری و ساختار قدرت در ایران اشاره دارد. آداب و رسوم اجتماعی مهمانی ها و خوراک ها بیماری های رایج و روش های درمانی ازدواج و مراسم تدفین راه های ارتباطی بین شهرها و نظام پولی و سکه های رایج در ایران نیز از دیگر موضوعاتی هستند که تاورنیه با دقت در سفرنامه خود به آن ها پرداخته و اطلاعات ذی قیمتی را برای پژوهشگران فراهم آورده است.

سفرنامه تاورنیه در یک نگاه

سفرنامه تاورنیه با وجود ارزش تاریخی و اطلاعاتی فراوان از نگاهی کاملاً اروپایی و با معیارهای خاص خود به شرق نگریسته است. او به عنوان یک بازرگان عمل گرا بیشتر به جنبه های اقتصادی تجاری و کارآمدی ساختارها توجه دارد. این نگاه گاهی با فرهنگ و واقعیت های شرق در آن زمان تفاوت داشته و منجر به نقدهای صریح او بر برخی جنبه های زندگی در ایران شده است. تاورنیه بدون تعارف نقاط قوت و ضعف را از دید خود بیان می کند. او در کنار تحسین برخی جنبه ها مانند مهمان نوازی یا مهارت در برخی صنایع دستی از برخی دیگر انتقاد می کند. این صراحت لهجه هرچند ممکن است گاهی جانبدارانه به نظر برسد اما تصویری واقعی تر و کمتر رمانتیک از شرق در مقایسه با برخی سفرنامه های دیگر ارائه می دهد. بخش های زیر به برخی از مهم ترین و بحث برانگیزترین مشاهدات و نقدهای تاورنیه درباره ایران می پردازند که در سفرنامه او انعکاس یافته اند.

شهر شیراز زیبا نیست

یکی از مشاهدات جالب و تا حدی غیرمنتظره تاورنیه نظر او درباره شهر شیراز است. شیراز در آن زمان نیز به عنوان یکی از مراکز فرهنگی و ادبی ایران شناخته می شد اما تاورنیه در سفرنامه خود این شهر را آن گونه که شاید انتظار می رفت زیبا و چشم نواز توصیف نمی کند. او با نگاهی عمدتاً معطوف به ساختار شهری و معماری شیراز را فاقد زیبایی و شکوهی می بیند که ممکن است در تصور یک اروپایی از شهرهای بزرگ شرق وجود داشته باشد. این نگاه می تواند ناشی از مقایسه ی ناخودآگاه او با شهرهای بزرگ و مدرن تر اروپایی در آن دوران یا حتی با عظمت اصفهان باشد که پایتخت صفوی بود و تاورنیه توصیفات مفصل تری از آن ارائه می دهد. با این حال این نقد تاورنیه به معنای نادیده گرفتن اهمیت شیراز نیست؛ او به موقعیت جغرافیایی و نقش تجاری این شهر در مسیرهای منتهی به خلیج فارس اشاره می کند اما از نظر زیبایی شناسی شهری شیراز را در رده ی شهرهای درجه اول قرار نمی دهد. این دیدگاه نشان می دهد که تاورنیه در ثبت مشاهدات خود از بیان صریح نظرات شخصی اش حتی اگر با تصورات رایج متفاوت باشد ابایی نداشته است.

اصفهان نصف جهان نیست

شاید مشهورترین و بحث برانگیزترین نقد تاورنیه درباره ایران جمله معروف «اصفهان نصف جهان نیست» باشد. این جمله در تضاد کامل با ضرب المثل رایج ایرانی «اصفهان نصف جهان» قرار می گیرد که نشان دهنده ی عظمت و زیبایی بی نظیر این شهر در دوران صفوی بود. تاورنیه که زمان قابل توجهی را در اصفهان گذرانده و از نزدیک شاهد شکوه آن به ویژه میدان نقش جهان و بناهای اطراف آن بوده است با این حال معتقد است که اصفهان با تمام عظمتش نمی تواند با تمام زیبایی های جهان برابری کند. این نقد تاورنیه را می توان از چند منظر تحلیل کرد. اولاً او اصفهان را با شهرهای بزرگ و باشکوه اروپایی مانند پاریس رم یا ونیز مقایسه می کرده و شاید از نظر او اصفهان به سطح این شهرها نمی رسید. ثانیاً نگاه او بیشتر معطوف به جنبه های تجاری و زیرساختی بوده و شاید کمبودهایی از این نظر در اصفهان مشاهده کرده که با عنوان «نصف جهان» همخوانی نداشته است. با این حال تاورنیه در سفرنامه خود به تفصیل به توصیف اصفهان مساجد کاخ ها بازارها و زندگی اجتماعی آن می پردازد و اطلاعات بسیار ارزشمندی درباره پایتخت صفوی ارائه می دهد. بنابراین جمله «اصفهان نصف جهان نیست» را باید بیشتر یک نقد مقایسه ای از دیدگاه یک اروپایی عمل گرا دانست تا نفی کامل زیبایی و اهمیت اصفهان.

آشپزی ایرانیان خوب نیست

یکی دیگر از نقدهای صریح تاورنیه در سفرنامه خود مربوط به آشپزی ایرانیان است. او به عنوان یک اروپایی که به غذاهای متفاوتی عادت داشته صراحتاً اعلام می کند که غذاهای ایرانی به مذاق او خوش نیامده و کیفیت آن ها را خوب نمی داند. این بخش از مشاهدات تاورنیه نشان دهنده تفاوت های فرهنگی و ذائقه ای بین شرق و غرب در آن دوران است. آنچه برای ایرانیان لذیذ و مطبوع بوده لزوماً برای یک جهانگرد اروپایی جذاب نبوده است. تاورنیه ممکن است به دلیل استفاده از ادویه جات خاص نحوه پخت یا ترکیب مواد اولیه در غذاهای ایرانی احساس ناخوشایندی داشته است. این نقد او هرچند که امروزه با توجه به شهرت جهانی آشپزی ایرانی عجیب به نظر می رسد اما تصویری واقعی از تجربه شخصی او به عنوان یک خارجی در آن زمان ارائه می دهد. این بخش از سفرنامه همچنین می تواند برای درک بهتر عادات غذایی و ذائقه مردم در قرن هفدهم ایران مفید باشد البته با این ملاحظه که این مشاهدات از فیلتر نگاه و ذائقه یک فرد اروپایی عبور کرده است. تاورنیه در توصیف مهمانی ها و ضیافت هایی که در آن ها شرکت کرده نیز به غذاها و نوشیدنی های سرو شده اشاره می کند و اطلاعات بیشتری در این زمینه به دست می دهد.

معماری و ساختمان ایران در سفرنامه تاورنیه

تاورنیه به عنوان یک جهانگرد و بازرگان که در شهرهای مختلف ایران اقامت داشته به معماری و ساختمان های این دوره نیز توجه نشان داده است. او در سفرنامه خود به توصیف بناهای مهمی مانند مساجد کاخ ها کاروانسراها پل ها و خانه های مسکونی می پردازد. با وجود نقدهایی که بر زیبایی کلی شیراز یا مقایسه اصفهان با شهرهای اروپایی دارد او از برخی جنبه های معماری ایرانی ابراز شگفتی می کند. به ویژه توصیفات او از اصفهان شامل میدان نقش جهان مسجد امام مسجد شیخ لطف الله عالی قاپو و چهل ستون اطلاعات ارزشمندی درباره شکوه معماری صفوی ارائه می دهد. او به استفاده از کاشی کاری های رنگارنگ گنبدها ایوان ها و تزئینات داخلی اشاره می کند. همچنین تاورنیه به ساختار بازارها و کاروانسراها که نقش حیاتی در تجارت داشتند توجه ویژه ای نشان می دهد و جزئیات مربوط به ساخت و کاربری آن ها را بیان می کند. مشاهدات او درباره مصالح ساختمانی روش های ساخت و ساز و تفاوت معماری در مناطق مختلف ایران نیز اطلاعات مفیدی را در اختیار خواننده قرار می دهد. این بخش از سفرنامه نه تنها از نظر معماری بلکه از نظر درک فضای شهری و محیط زندگی مردم در قرن هفدهم ایران حائز اهمیت است.

فضائل و رذائل اخلاقی ایرانیان در سفرنامه تاورنیه

تاورنیه در سفرنامه خود تنها به توصیف مکان ها و بناها نمی پردازد بلکه به شخصیت و اخلاق مردمانی که با آن ها در تعامل بوده نیز اشاره می کند. او با ایرانیان در طبقات مختلف اجتماعی از شاه و درباریان گرفته تا تجار صنعتگران و مردم عادی برخورد داشته و مشاهدات خود را درباره فضائل و رذائل اخلاقی آن ها ثبت کرده است. از جمله فضائلی که تاورنیه به آن اشاره می کند مهمان نوازی ایرانیان است. او بارها از پذیرایی گرم و احترام آمیزی که از سوی میزبانان ایرانی دیده سخن می گوید. همچنین به هوش و ذکاوت ایرانیان در تجارت و مهارت آن ها در برخی صنایع دستی اشاره می کند. با این حال تاورنیه از برخی رذائل اخلاقی نیز انتقاد می کند. به عنوان مثال او ممکن است به مواردی از عدم صداقت در برخی معاملات تجاری حیله گری یا تعصبات مذهبی اشاره کرده باشد. این بخش از سفرنامه تصویری چندوجهی از جامعه ایران در قرن هفدهم ارائه می دهد و نشان می دهد که تاورنیه تلاش کرده است تا با نگاهی واقع بینانه هم جنبه های مثبت و هم جنبه های منفی رفتار و اخلاق مردم را به تصویر بکشد. البته باید در نظر داشت که این مشاهدات از فیلتر نگاه یک خارجی با پیش زمینه ی فرهنگی متفاوت عبور کرده است.

مذهب ایرانیان در سفرنامه تاورنیه

یکی از موضوعات مهمی که تاورنیه در سفرنامه خود به آن می پردازد مذهب مردم ایران است. او به خوبی می دانست که دین نقش محوری در زندگی اجتماعی و سیاسی ایران صفوی ایفا می کند. تاورنیه مشاهدات دقیقی درباره مذهب رسمی کشور یعنی تشیع دوازده امامی ارائه می دهد. او به مراسم مذهبی مساجد علما و نقش مذهب در دربار و جامعه اشاره می کند. علاوه بر اسلام تاورنیه با اقلیت های مذهبی ساکن ایران نیز آشنا شده و درباره آن ها می نویسد. او به تفصیل در مورد زرتشتیان آداب و رسوم باورها و وضعیت اجتماعی آن ها در شهرهایی مانند یزد و کرمان صحبت می کند. همچنین به جامعه ارمنیان به ویژه ارمنیان جلفای نو در اصفهان کلیساها و مراسم مذهبی آن ها توجه نشان می دهد. نگاه تاورنیه به مذهب نگاه یک ناظر خارجی است که تلاش می کند پدیده های مذهبی را درک کرده و برای مخاطبان اروپایی خود توضیح دهد. او گاهی با شگفتی و گاهی با نقد به برخی اعمال و باورهای مذهبی می نگرد. این بخش از سفرنامه منبع ارزشمندی برای مطالعه تاریخ اجتماعی و مذهبی ایران در دوران صفوی و درک تعاملات بین گروه های مذهبی مختلف در آن زمان محسوب می شود.

کتاب های ژان باتیست تاورنیه

مشهورترین و تنها کتاب اصلی و شناخته شده ی ژان باتیست تاورنیه همان «شش سفر ژان باتیست تاورنیه» (Les Six Voyages de Jean-Baptiste Tavernier) است که در سال ۱۶۷۶ میلادی منتشر شد. این اثر در واقع مجموعه ای از مشاهدات و یادداشت های او در طول شش سفر بزرگش به شرق بین سال های ۱۶۳۲ تا ۱۶۶۸ را در بر می گیرد. کتاب به سرعت مورد توجه قرار گرفت و به دلیل اطلاعات دست اول و دقیقی که درباره جغرافیا اقتصاد فرهنگ و سیاست کشورهای شرق به ویژه امپراتوری های عثمانی صفوی و گورکانی ارائه می داد به زبان های مختلف اروپایی ترجمه شد. این کتاب به عنوان یکی از مهم ترین منابع تاریخی و جغرافیایی درباره شرق در قرن هفدهم شناخته می شود. علاوه بر این سفرنامه جامع تاورنیه اثر دیگری نیز دارد که کمتر شناخته شده و عمدتاً به تجارت سنگ های قیمتی اختصاص دارد. این کتاب با عنوان «Le Sixième et dernier Voyage de J. B. Tavernier, en Turquie, en Perse, et aux Indes» که در سال ۱۶۷۹ منتشر شد در واقع مکمل سفرنامه اصلی است و جزئیات بیشتری درباره تجارت الماس و سنگ های قیمتی در هند و ایران ارائه می دهد. اما شهرت اصلی تاورنیه و جایگاه او در تاریخ جهانگردی و شرق شناسی بی شک مدیون کتاب «شش سفر» اوست که نتیجه ی دهه ها تجربه عملی در قلب بازارهای شرق و دربار پادشاهان قدرتمند آسیا است.

دلیل شهرت

شهرت ژان باتیست تاورنیه دلایل متعددی دارد که او را از بسیاری از جهانگردان هم عصرش متمایز می کند. مهم ترین دلیل شهرت او وسعت و عمق سفرهایش به شرق است. شش سفر بزرگ او به آسیا در دهه های میانی قرن هفدهم او را به مناطقی رساند که برای اکثر اروپاییان آن زمان ناشناخته یا دست نیافتنی بود. او نه تنها از مسیرهای تجاری معمول عبور کرد بلکه وارد دربار پادشاهان بزرگ شرق از جمله شاهان صفوی ایران و امپراتوران گورکانی هند شد و ارتباطات نزدیکی با مقامات و تجار برجسته برقرار کرد. دلیل دوم شهرت او دقت و جزئی نگری در ثبت مشاهداتش است که در سفرنامه او منعکس شده است. تاورنیه به عنوان یک بازرگان نگاهی عمل گرایانه به محیط اطراف داشت و اطلاعات اقتصادی تجاری و جغرافیایی دقیقی را جمع آوری می کرد. سفرنامه او منبعی بی بدیل برای مطالعه تاریخ اقتصادی اجتماعی و سیاسی ایران و هند در قرن هفدهم است. دلیل سوم نقش او در تجارت بین المللی به ویژه تجارت سنگ های قیمتی است. تاورنیه یکی از بزرگترین تاجران الماس و جواهرات در زمان خود بود و معروف ترین معامله او فروش الماسی بزرگ به لویی چهاردهم پادشاه فرانسه بود که بعدها به «الماس آبی فرانسوی» شهرت یافت. این الماس بعدها بخشی از جواهرات سلطنتی فرانسه شد و داستان پرفراز و نشیب آن نام تاورنیه را در تاریخ تجارت جواهرات نیز ماندگار کرد. در نهایت صداقت و صراحت او در بیان مشاهدات و نقدهایش حتی اگر گاهی با تصورات رایج متفاوت باشد به سفرنامه او اعتباری خاص بخشیده و آن را به یک سند تاریخی ارزشمند تبدیل کرده است.

ژان باپتیست تاورنیه که بود؟

او یک جهانگرد و بازرگان فرانسوی در قرن هفدهم میلادی بود که به دلیل سفرهای متعدد و گسترده اش به شرق به ویژه ایران و هند و نگارش سفرنامه ای ارزشمند درباره مشاهداتش شهرت دارد.

چرا باید کتاب سفرنامه تاورنیه را بخوانیم؟

این کتاب منبعی دست اول و غنی از اطلاعات درباره جغرافیا اقتصاد فرهنگ جامعه و دربار ایران و هند در دوران صفوی و گورکانی است و تصویری زنده از زندگی در قرن هفدهم شرق ارائه می دهد.

تاورنیه چند سفر به شرق داشت؟

ژان باتیست تاورنیه در طول زندگی خود شش سفر بزرگ و طولانی به مناطق مختلف شرق از جمله ایران هندوستان و بخش هایی از جنوب شرق آسیا انجام داد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "ژان باتیست تاورنیه" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "ژان باتیست تاورنیه"، کلیک کنید.